دانلود نرم افزار-تورانسل

دانلود نرم افزار-تورانسل

دانلود نرم افزار مرجع تخصصی نرم افزار
دانلود نرم افزار-تورانسل

دانلود نرم افزار-تورانسل

دانلود نرم افزار مرجع تخصصی نرم افزار

***عاشقانه***
تاریخ : سه شنبه 2 مهر 1392 | 12:07 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
خستـــه ام (!)

از ایـــن دلـــداری هـای مجـازی

دلـــم شانــه هـای حقیقی میخــواهـد




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : دوشنبه 1 مهر 1392 | 07:49 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
بازم اول مهر شد و و غروب اولین روز پاییز اشکم را در اورد

توی این روز حسادت من به نهایت خودش میرسه

یه حس حسادت خنده دار برای تویی که داری اینو میخونی

اره

به همه بچه مدرسه ای ها حسادت میکنم

دلم میخواست همه داراییمو بدم و برگردم زمان مدرسه خودم

اما امشب این حس با یه دلتنگی خیلیییییییی کمر شکن قاطی شده و راه گلومو بسته

همه این حسم داره از چشماک چکه میکنه و میریزه

همه میز و کیبوردم خیس خیس شده

واقعا میگن پاییز تنها ترت میکنه راست میگن

الان دارم حس میکنم

واقعا تنهام

واقعا این حس زهرالود را دارم

کاش یکی شونشو به من قرض میداد

فقط دو ساعت

تو این دو ساعت همه اشکام که دلم را میسوزونه را میریختم

اما دریغ...

هنوزم باید سر رو شونه تنهاییم بذارم و زار زار گریه کنم


کی تمام میشه این دلتنگیام؟؟؟؟؟؟




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : دوشنبه 1 مهر 1392 | 03:50 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
دلـــم یک شــب ِآروم میخــــواد … بــا آهنگــــی رومــــــانتیک…

چنــــد تا شمــــــع … و یک عالمــــــه تــــو…

که بــه دنیــــا بگـــــــم … خــــداحـــــافـــــــظ …

دنیــای مــن کســــی ست…

که در آغـــــوشش جــان میدهــــم…

یعنـــی « تــــــــــ♥ــــــو »




طبقه بندی: دلتنگی های من،

تاریخ : یکشنبه 31 شهریور 1392 | 11:40 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
فونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز


سه سال پیش و دقیقا همین لحظه ای که این پست منتشر میشه یکی از بزرگترین اتفاقات زندگیم رخ داده

امشب برای بزرگداشتش و اینکه بازهم عشقم را تجدید کنم  این پست را میزارم

سه سال پیش دقیقا راس ساعت23:40 اولین استارت رابطمون خورد

توی این مدت خیلی اتفاقات خوب و بد برامون رخ داد

اما واقعا نمیتونم دروغ بگم حتی توی بدترین حالت ها حس میکردم بیشتر از همیشه دوسش دارم و عاشقشم

خیلی اذیتش کردم

خیلی بد بودم تو یه سری مواقع

میخوام ازش عذر بخوام و بگم با همه بدیهام هنوز دیوونه وار عاشقتم

ونوس عزیزم

منو از عشقت محروم نکن و با من بمون

نمیخوام از غصه هام و غصه هات حرف بزنم توی این روز و شب عزیز

فقط اینو بدون اونقدر اشک ریختم و تورو از خدا خواستم که چشمام دیگه سویی نداره

توی کلام اخرم میخوام بگم:

دیوونه وار عاشقتم و دوست دارم حتی اگه تو منو نخواهی و ازم متنفر باشی

هر لحظه تورو نفس کشیدم و تورو زندگی کردم

پس تنهام نذار و در هر حال مال من باش


منو بخاطر همه بدی هام ببخش


بهترین و مقدس ترین روز دنیا مبارک





188049049049049049188
049188049049049188049
049049188049188049049
049049049188049049049
049049188049188049049
049188049049049188049
188049049049049049188








طبقه بندی: دلتنگی های من، داستانک و دلنوشته،

تاریخ : یکشنبه 31 شهریور 1392 | 07:40 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
عشقم میدونم که عاشق این پستم میشی

پس برو تو ادامه مطلب و ببینشون
 


.....

ادامه مطلب


طبقه بندی: داستانک و دلنوشته،

تاریخ : یکشنبه 31 شهریور 1392 | 07:21 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
بعد از گرفتن دستهایت
تمام دنیا را لمس خواهم کرد
تا عشق به همه جا سرایت کند




 

 

 

 

 

 

 

 





طبقه بندی: دلتنگی های من،

تاریخ : یکشنبه 31 شهریور 1392 | 07:06 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
به تو خواهم رسید ، به هر قیمتی تو را به دست خواهم آورد

تو را در میان خواهم گرفت و فریاد عشق را سر خواهم داد

به تو خواهم رسید ، به تویی که مرا به عشق رساندی !

و من میرسم به تویی که رسیده ای به قلبم،

 احساس کرده ای

عشق و محبت هایم !

با تو زندگی کردن یک اتفاق دلنشین است ،

تو را به دست آوردن لحظه ای شیرین است

به تو خواهم رسید ای تو که مرا به همه جا رساندی

در میان همه لحظه هایی که گذشت ،

 یک لحظه هم نخواستم تو را از دست بدهم ،

 هیچگاه بی خیالت نشدم

و به خیالت چه روزهایی را سر کردم

و چه لحظه هایی را گذراندم

با اینهمه خاطره و عشقی که با تو دارم ،

 با این کوله بار محبتهایی که از تو در دل دارم ،

به لحظه هایی خواهم رسید که همه را دوباره با تو قسمت خواهم کرد!

و من منتظر تکرار همیشه با تو بودنم ،

منتظر خواستن ها و رسیدنم!

اینهمه رفتم و رفتم و آمدم و رسیدم به تو ،

ببین که همه دنیا را زیر پا گذاشته ام به خاطر تو

ببین که قید همه کس را زدم ، به خاطر دلم ،

به عشق دلت ، به شوق دیدنت تو را به دست آوردم !

از زیبایی چشمانت گفتم و شعرم سکوت کرد از ردپای قلم بر روی صفحه کاغذ!

که چگونه میرقصد قلمم و چگونه میگوید در وصف چشمانت!

به چشمانت خواهم رسید ،

در لحظه ای که محو خواهم شد در نگاهت

نگاهی که مرا هر جا بخواهم میبرد ،

تنها یک نفر هم بیشتر نمیتواند مرا با خود به رویاها ببرد!

با تو رفتم به شیرین رویا و حقیقت عاشقانه ی زندگی ام!




طبقه بندی: داستانک و دلنوشته،

تاریخ : یکشنبه 31 شهریور 1392 | 07:05 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
عزیز دلم تویی ، مهربانم، همه هستی ام تویی

عشق من تویی ، گل من، همه زندگی ام تویی

تویی زیباترین گل در  میان تمام گلها در گلستان باغ زندگی

تویی درخشانترین ستاره در میان تمام کهکشانها در آسمان زندگی

همدم من تویی ، بهترینم ، شیرینی لحظه هایم تویی

همنفسم تویی ، زیباترینم، فرشته قلبم تویی

تویی لایق یک قلب بی ریا مثل قلب پاکت

تویی سرچشمه همه خوبیها مثل قلبت که مانند دریاییست پر از محبت و مهربانی

همسفرمن تویی ، ای همیشه ماندنی ، آرزوی همیشه من تویی

همزبان من تویی ، ای تو که با درد دلهای عاشقانه ات مرا به رویاها میبری

همسفر با من بمان ، تنها نگذار مرا

اسیر کن مرا در قلبت ، هیچگاه رها نکن مرا

همسفر مرا دوست داشته باش ، عاشقم کن ، در حسرت عشقت نگذار مرا

عزیز دلم تویی ، فدای قلب مهربانت ، همه هستی ام تویی

همسفر ، همنفست دلش همیشه با تو است ، همنفس ، همسفرت تا آخر راه زندگی با تو است.

ای همیشه یارم تویی عشق ماندگارم

 عزیز دلم تویی ، گل من، همه زندگی ام تویی.




طبقه بندی: داستانک و دلنوشته،

تاریخ : یکشنبه 31 شهریور 1392 | 07:02 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
خیلی آرامم ،از اینکه در کنارمی خوشحالم .

اینک که دستان گرمت درون دستهای من است ،

 سرت بر روی شانه های من است

شاید چشمهای خیسم  را نبینی

 اما میتوانی حس کنی که شانه هایت خیس است.

من نیز مثل تو از فردا میترسم ،

من نیز مثل تو میترسم تو را از دست بدهم

 و تنها خاطرات در کنار هم بودن بر جا بماند !

خاطره هایی که یاد آنها مرا دیوانه میکند.

اینک که در آغوش مهربانت هستم ،

خیلی آرامم ،

کاش ثانیه ها در همین لحظه که تو در کنارمی بایستد حتی یک ثانیه نیز جلو نرود .

این لحظه را برای همیشه و تا ابد میخواهم ،

 تو را از همین لحظه و برای همیشه میخواهم.

حتی فکر اینکه یک لحظه نیز بدون تو باشم مرا پریشان میکند.

نه عزیزم بدون تو هرگز !

 بدون تو نه مهتاب برایم نورانیست و نه خورشید برایم آفتابیست.

نه ستاره ای در آسمان قلبم میدرخشد و نه بارانی در کویر دلم می بارد.

سخت است بی تو بودن ،

 تلخ است دور از تو بودن ،

محال است بی تو نفس کشیدن.

با تو نفس کشیدن ، در این ثانیه ،

در این لحظه که  در کنارمی شیرین است ،

چقدر این لحظه زیباست ، خاطره ایست به یادماندنی.

کاش امروز همان فردای ما بود ،

 کاش امروز که تو در کنارمی همان لحظه آخر زندگی ام بود.

دلم میخواهد این لحظه بمیرم ،

 تا از عشق تو مرده باشم تا در آغوش تو از این دنیا رفته باشم .

نرو از کنارم ، سرت را بگذار بر روی شانه هایم ،

 بگو هر چه دل تنگت میخواهد.

میدانم که دلتنگی ، میدانم که دلت همیشه با من است ،

به من امید بده تا با امید تو عاشقانه زندگی کنم .

با تو بودن را از امروز تا لحظه مرگ میخواهم ،

 بی تو بودن را هیچگاه ، حتی یک لحظه نیز باور ندارم .

خیلی آرامم ، از اینکه در کنارمی شادابم
عزیز دلم تویی ، مهربانم، همه هستی ام تویی

عشق من تویی ، گل من، همه زندگی ام تویی

تویی زیباترین گل در  میان تمام گلها در گلستان باغ زندگی

تویی درخشانترین ستاره در میان تمام کهکشانها در آسمان زندگی

همدم من تویی ، بهترینم ، شیرینی لحظه هایم تویی

همنفسم تویی ، زیباترینم، فرشته قلبم تویی

تویی لایق یک قلب بی ریا مثل قلب پاکت

تویی سرچشمه همه خوبیها مثل قلبت که مانند دریاییست پر از محبت و مهربانی

همسفرمن تویی ، ای همیشه ماندنی ، آرزوی همیشه من تویی

همزبان من تویی ، ای تو که با درد دلهای عاشقانه ات مرا به رویاها میبری

همسفر با من بمان ، تنها نگذار مرا

اسیر کن مرا در قلبت ، هیچگاه رها نکن مرا

همسفر مرا دوست داشته باش ، عاشقم کن ، در حسرت عشقت نگذار مرا

عزیز دلم تویی ، فدای قلب مهربانت ، همه هستی ام تویی

همسفر ، همنفست دلش همیشه با تو است ، همنفس ، همسفرت تا آخر راه زندگی با تو است.

ای همیشه یارم تویی عشق ماندگارم

 عزیز دلم تویی ، گل من، همه زندگی ام تویی.




طبقه بندی: داستانک و دلنوشته،

تاریخ : یکشنبه 31 شهریور 1392 | 10:55 ق.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
امروز روز منه

هیچکی نمیتونه خرابش کنه مگر خود ونوس






طبقه بندی: دلتنگی های من،

تاریخ : شنبه 30 شهریور 1392 | 06:33 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
هـر روز ، خـطـ خـطے هـآیـمـ ، بے معـنے تـر از دیـروز مے شـونـد .. !


جز خودمــ ، هـر کسے بـخـوآنـد ، خـنـدہ اش مے گیـرد .. !

امآ ...

مـטּ هر کلمـہ رآ بآ بـغض رآهےِ کآغـذ مے کنمـ . . .




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : جمعه 29 شهریور 1392 | 07:15 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion

نشنود کسی صدای چکیدن اشک هایم را

این ملودی زیباترین گلایه است از تو برای خدا

که تنها نُت او سکوت است

نمیشنوی صدایش را ؟




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : جمعه 29 شهریور 1392 | 03:03 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
نشنود کسی صدای چکیدن اشک هایم را

این ملودی زیباترین گلایه است از تو برای خدا

که تنها نُت او سکوت است

نمیشنوی صدایش را ؟




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : جمعه 29 شهریور 1392 | 12:12 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
سهم "من" از "تو"


عشق نیست،


ذوق نیست،


اشتیاق نیست،


همان دلتنگی بی پایانی ست،


که روزها دیوانه ام میکند،


شب ها شاعر،


گر چه من شعر نمیگویم،


آنچه میخوانی،


شکوه هایی ست که تاب را از دلم ربوده است....




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : جمعه 29 شهریور 1392 | 09:54 ق.ظ | نویسنده : lovelyscorpion

در من زنی به وسعت تو

موهایش را شانه میزند

و من با خودم فکر میکنم

حریمِ کدامین خیال را شکسته ام

که اینگونه حقیقت میشوی در باورم؟

باور کنی یا نه

باشی یا نباشی

دوستت دارم

فرقی نمیکند خیال باشی

آرزو باشی

یا عکسی در قابِ این مانیتور

فرقی نمی کند که شعرِ کدام شاعر را میخوانی

فرقی نمیکند که میشناسیم

یا اینکه من تو را میشناسم

فرقی نمیکند که روی نیمکتی دو نفره نشسته باشیم

فرقی نمیکند که لبخندت سهم من بود یا دیگری

فرقی نمیکند که خوشحال بودیم یا ناراحت

همین را میدانم که دوستت دارم

و تو میشوی شروعِ حرف زدن

خودخواهیم را ببخش

ببخش که تو را به خواب میبینم

ببخش که واژه به واژه ی شعرم از تو داد میزند

ببخش عاشقت هستم




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : پنجشنبه 28 شهریور 1392 | 07:32 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
مرد هم قلـــ♥ــب دارد....

فقط صدایش..یواش تر از صدای قلـــب یک زن است....

مرد هم در خلوتش برای عشـــقش گریه میکند....

شاید ندیده باشی..

اما همیشه اشک هایش را در آلبوم دلتنگیش قاب میکند..

هر وقت زن بودنت را می بیند...

سینه را جلو میدهد..

صدایش را کلفت تر میکند...

تا مبدا...

... لرزش دست هایش را ببینی...

مرد که باشی...دوست داری....از نگاه یک زن مرد باشی...

... ... نه بخاطر زورِ بازوها!

مثل تو دلتنگ میشود.. ولی،گریه نمیکند...

بچه میشود....بهانه میگیرد...

تو این ها را خوب میدانی....

تمام آرزویش این است که سر روی پاهایت بگذارد...

تا موهایش را نوازش کنی..

عاشق بویِ موهای توست

و بیشتر از تــــو به آغوش نیاز دارد.....

چون وقت تنهایی....

خاطره ی تــــو او را امیدوار میکند....




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : پنجشنبه 28 شهریور 1392 | 07:04 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
هی تو......!

تو به تمام لحظه های من

یه بودن بدهکاری

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : پنجشنبه 28 شهریور 1392 | 06:31 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
لـפـظــہ هـاﮯ ــــڪـوتـم ؛


پـر هـیـاهـو تــریـטּ בقـایِـق زنـבگـیـم هــــــتـنـב


مـمــلـو از آنـچــہ


مــﮯ פֿـواهـم بـگـویـم


و


نـمــﮯ گـویـمــ ...




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : پنجشنبه 28 شهریور 1392 | 05:55 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
ایــنــکــه یــواشــکــی دلــتــنــگــش بــاشــی...


خــیــلــی بــهــتــر از ایــنِ کــه...


بــهــش بــگــی و جــوابــی نــگــیــری...

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید




طبقه بندی: زهر نوشته،

تاریخ : چهارشنبه 27 شهریور 1392 | 02:20 ب.ظ | نویسنده : lovelyscorpion
بفهم . . .

دارد ناز تو را میکشد . . .

مردی که از غرور . . .

خورشید هم به پایش نمیرسد




طبقه بندی: زهر نوشته،

تعداد کل صفحات : 48 :: 1 2 3 4 5 6 7 ...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد